سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هان! بدانید دانشی که در آن اندیشیدن نباشد، خیری ندارد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :15
بازدید دیروز :9
کل بازدید :93285
تعداد کل یاداشته ها : 93
103/2/16
11:47 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
کوثرفرشیدپور[416]
«الامام علی علیه السلام : صیانه المرأه أنعم لحالها و أدوم لجمالها» امام علی علیه السلام فرمود: «پوشیدگی زن برای او بهتر است و زیبایی اش را پایدارتر می سازد». (غررالحکم، فصل ۴۴، حرف صاد، حدیث

خبر مایه
پیوند دوستان
 
upturn یعنی تغییر مطلوب خورشید تابنده عشق alone دلبری ► o▌ استان قدس ▌ o ◄ عاشقانه بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams برترین لحظه ها تنهایی......!!!!!! روزهای بارانی دلم پیامنمای جامع راز رسیدن به شادی و سلامتی پوست مو زیبایی zibaroo زیبارویان پارسی دلتنگ احساس تو *×*عاشقانه ای برای تو*×* دل شکســــته har an che az del barayad پیکو پیکس | منبع عکس ترخون دریایی از غم ●◌♥DELTANGI♥◌● زیبا ترین وبلاگ کرمان صدای سکوت ऌ عاشق بی معشوق ऌ I AM WHAT I AM ماه تمام من .:مطالب جدید18+ :.شاه تورنیوز+شاه تورخبر+شاهتورنیوز+شاه طورنیوز غزلیات محسن نصیری(هامون) *(: دنـیــــای مـــــــن :) * اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان آتیه سازان اهواز دوستانه نمی دونم بخدا موندم *آوای سارا2* خط خطی های یک دخترروانی... mordan شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة مشق عشق ناز جوک ، اس ام اس ، عکس باحال قلبی خسته ازتپیدن بهار عشق دانلد اهنگ های جدید EshGhrOyaIimAn مقاله های تربیتی آموزش تست زدن کنکور I love you fall in love آموزش گیتار ، خوانندگی ، سلف‍ژ ، آکورد ،تبلچر ، نت ، آرپژ ،جدید جوجو متن ترانه ماندگارترین آهنگ های ایرانی تک صلیب عشق باران درد.... چرا ؟رفتی؟من اینجا تنها ماندم کسب درآمد از اینترنت جوکستان بـــــــــــــــــهــــــــنـــــــــــــوش تینا

یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند.هنوزتصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند. 

 

لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش را پر کرده بود. 

برای عروس مهم بود که چه کسانی حتما در عروسی اش باشند.از اینکه دایی سعیدش سفر بود و  

 به عروسی نمی رسید دلخوربود…کاش می آمد… 

خیلی از کارت ها مخصوص بودند.مثلا فلان دوست و فلان رئیس…خودش کارتها را می برد با همسرش! 

سفارش هم میکرد که حتما بیایند.اگر نیایید دلخور میشوم. 

دلش می خواست عروسی اش بهترین باشد.همه باشند و خوش بگذرانند.تدارک هم دیده بود. 


” ا

شیشه های مشروب را سفارش داده ام خدا کند تا فردا آماده شوند. 

بهترین تالار شهر را آذین بسته ام.خوبی این تالار این است که کاری ندارند مجلس مختلط باشد یا جدا. 

چند تا ازدوستانم که خوب میرقصند حتما باید باشند تا مجلس گرم شود. 

آخر شوخی نبود که. شب عروسی بود. 

همان شبی که هزار شب نمیشود. 

همان شبی که همه به هم محرمند. 

همان شبی که وقتی عروس بله میگوید به تمامی مردان داخل تالار که نه به تمام مردان شهر محرم 

میشود این را از فیلم هایی که در فضای سبز داخل شهر میگیرند فهمیدم. 

همان شبی که فراموش میشود عالم محضر خداست.آهان یادم آمد.این تالار محضر خدا نیست تا 

می توانید معصیت کنید. 

همان شبی که داماد هم آرایش میکند. 

همه و همه آمدند حتی دایی سعید و…. 

اما…کاش امام زمانمان”عج” بود.حق پدری دارد بر ما… 

مگر میشوداو نباشد؟ 


عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود،اما آقا آمده بود.به تالار که رسید سر در تالار نوشته
 بودند: 


ورود امام زمان (عج) اکیدا ممنوع! 

دورترها ایستاد و گفت: دخترم عروسیت مبارک ولی ای کاش کاری میکردی تا من هم می توانستم 

بیام….مگر میشود شب عروسی دختر پدر نیاید.من آمدم اما.. 

گوشه ای نشست و دست به دعا برداشت و برای خوشبختی دخترک دعا کرد…. 

خاک بر سرمان شود آقا تو که جان جهانی…چه ظالمانه یادمان میرود که هستی.ما که روزی مان را از 

سفره تو می بریم و می خوریم،با شیطان می پریم و می گردیم.میدانم گناه هم که میکنیم،باز دلت 

نمی آید نیمه شب در نماز دعایمان نکنی! 

ما حواسمان پرت است که فراموش میکنیم شما را. اما شما خوب یادمان میکنی.سیدابن طاووس مگر 

نمی گفت که در سرداب مقدس دعا میکردی: ربّنا شیعتنا منّا… 

بدا به حال ما!ما بهترین مصداق نامردمانیم….بدا به حال ما…. 

آن شب هایمان را که بی حضور تو حتی بی حضور دل راضی ات می گذرانیم،بدا به حال ما… 

 

رگ و دیگر ابزارها”حتما باید باشند،خوش نمی گذرد بدون آنها