جنسش همان شمدی است که بابا تابستان ها رویش می اندازد، دو طرف آن را دوخته اند، بالایش را به اندازه ای که سر داخل برود سوراخ کرده اند و اسمش را گذاشته اند مانتوی تابستانی، به اندازه شمد خنک است و البته به همان اندازه نازک.
تابستان که می آید میوه های فصل متنوع می شود، مسافرت ها متنوع می شود و لباس ها هم، رنگ و روی تازه ای به خود می گیرند، پالتوها و چکمه های پوشیده زمستانی جای خود را به مانتوهای نازک و کوتاه تابستانی می دهند کفش ها هم می شود لا انگشتی و همه و همه بخاطر این است که هوا چند درجه ای گرم شده است.
بحث داغ حجاب در فصل گرم سال زنانه و مردانه ندارد، در هم است، همانطور که گرمای هوا چادر را از سر بعضی خانم ها برمی دارد و مانتوهای نازک و رنگ روشن تنشان می کند، لباس های مردانه را هم تحت تاثیر قرار می دهد، دکمه های باز پیراهن های تنگ و کوتاهی که بر تن برخی پسرهاست گواه این ادعاست.
پدیده بدحجابی سالها است گریبان جامعه اسلامی را گرفته و آغاز گرمای هوا فرصت عرض اندام بیشتر بدحجابان برای دهن کجی به قانون و عرف جامعه است؛ متاسفانه در سال های اخیر طرح های مقطعی مبارزه با بدحجابی نیز نتوانسته فرهنگ سازی مناسبی برای حذف این آسیب اجتماعی داشته باشد.
شاید بتوان گفت نظارت اندک بر نحوه عرضه پوشاک تابستانه اولین حلقه از زنجیر بدحجابی در جامعه است.
"اشکان الف" فروشنده پوشاک است، در بوتیک وی انواع روسری، مانتو و تی شرت های تابستانی عرضه شده، بیشتر روسری های عرضه شده اندازه هد بندی است که به قول بچه ها فقط گل سر دخترها را می پوشاند، مانتوهای کوتاه، چاک دار و با پارچه های بدن نما باعث شد مادر دو دختر جوانی که به بوتیک اشکان مراجعه کرده بود از خرید پشیمان شود و هنگامی که از فروشنده خواستم چند تی شرت پسرانه نشانم دهد گفت: می خواهید مثل همین باشد که تن من است؟ لباسی که بر تن اشکان بود آنقدر تنگ و کوتاه بود که به سختی به روی شلوارش می رسید.
حجاب حق من, انتخاب من, زندگی من
--------------------------------------------------------------
حجاب محافظت کننده
هر چه بیشتر به شاخ و برگ گل نظاره می کرد، بیشتر محو زیبایی اش می شد.
دستش را دراز کرد تا در اختیار بگیرد...
ولی خارها مزه درد را به او چشاندند تا دریابد
اگر حفاظی برای گل نبود، چنین با طراوت و زیبا نمی ماند.
ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله)
پس کسانی که از حجاب فراری اند،
و بهانه کرده اند که ما دوست داریم آنجور بگردیم
و بخاطر دل خودمان میخواهیم و کاری به کسی نداریم و
از این دست حرفها، حقیقتأ بدنبال رفع این حد و حدودی است
که اسلام ایجاد کرده.
اسلام نفس امّاره ی آدمی را از این سرکشی مخرب مهار میکند.
حجاب، تنها سلاحی است که از هردو شخص مهاجم ومدافع، حفاظت میکند
درد دل
مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری
دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی
ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم!
مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی
آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی
من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش
داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی
عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران
رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده
خواهش میکنم مامانی
درد دل
مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری
دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی
ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم!
مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی
آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی
من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش
داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی
عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران
رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده
خواهش میکنم مامانی
درد دل
مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری
دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی
ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم!
مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی
آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی
من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش
داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی
عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران
رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده
خواهش میکنم مامانی
"حق آمد و باطل رفت"
با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان آخرین و تنها امید رژیم پهلوی و سردمداران غربی پشتیبان این رژیم، به عنوان نخست وزیر باقی مانده بود. در طرف مقابل، تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصممتر میشد و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به عنوان اصلی ترین خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی مطرح میشد.
امام خمینی که شرط ورود خود را به کشور، خروج شاه، اعلام کرده بودند، با فرار شاه در 26 دی 1357، تصمیم به بازگشت گرفتند و قرار بود این رجعت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن 1357 انجام گیرد اما بختیار، با بستن فرودگاه ها مانع از انجام این امر شد. با انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها، مردم خشمگین به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده، دولت بختیار را تحت فشار شدیدی قرار دادند. در همین زمان رییس شورای سلطنت، سید جلال تهرانی، در پاریس ضمن استعفا خدمت امام، اعلام کرد که شورای سلطنت غیر قانونی است.
سرانجام، تحصنها و تظاهرات عظیم مردم، بختیار را مجبور کرد، فرودگاه ها را باز کند. کارکنان اعتصابی تلویزیون اعلام کردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم آمادهاند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود.
روز 12 بهمن 1357، پرشکوه ترین استقبال تاریخی رقم خورد و هواپیمای ایرفرانس در حوالی ساعت 9 صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از 15 سال هجرت، پا به خاک میهن اسلامی گذاشتند.
امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند. این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود روح الله خمینی پس از سالها دوری و تبعید به کشور بازگشت و حضور میلیونی مردم که صف استقبال کنندگان را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا تشکیل می داد، حاکی از عشق و علاقه بینظیر آنها به رهبر خویش بود و این گونه شد که مردم ایران تاریخی ترین استقبال در طول تاریخ معاصر را رقم زدند.
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم جبران کنم. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد ترغیب کردند.
امام از فرودگاه مستقیما به بهشت زهرا (س) رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی، سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد کردند. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مردم مشتاق در بهشت زهرا(س)، فرمودند:" من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینیای در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد."
در این سخنرانی بود که امام آن جمله فراموش نشدنی و تاریخی را فرمودند: "من دولت تعیین میکنم، من توی دهن دولت میزنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم. "
دهها خبرنگار و عکاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبال کننده در طول 33 کیلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا(س)، بین 4 تا 8 میلیون نفر تخمین زده میشد. در این سخنرانی امام نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام کرده و فرمودند: "من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم" بدین ترتیب از ورود امام 10 روز تاریخی که بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و 2500 سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم تنیده شود.
22 بهمن آمد روز شکست دشمن ، روز پیروزی ما ملتی که همیشه دست در دست هم مقابل دشمنان اسلام و ایران ایستاده ایم ، روزگاری گرفتار جنگ یأس بودیم. سالهای حکومت طاغوت، دشنام به شب می دادیم و نفرین به ستم می کردیم.ناامید از پیروزی ، مقهور قدرت و مرعوب سرنیزه بودیم…اما… مسیحا نفسی، احیاگر نفوس شد و حیات این ملت را جانی تازه بخشید. روح خدا بود که در جان افسرده مردم دمیده شدو بود که پردههای غفلت را از هم درید،کابوس ترس و وحشت را از میان برد،جسارت و گستاخی حق طلبانه را به مردم بخشید….امت را با اعجاز خون آشنا ساخت و فرهنگ شهادتطلبی را در کام جان پیروان علی علیهالسلام و آشنایان با کربلا و شاگردان عاشورا ریخت.….. و بالاخره دهه فجر آمد، که طلوع فجر آزادی را نوید می داد. ملت، تا پای جان از ” راه” و ” رهبر” دفاع و حمایت کردند. شهیدان بر سر میثاق جان استوار ماندند.جانبازان، روز و شب، از روی شیدایی حق و شیفتگی به مکتب، به سنگر سازی ، درگیری ، شعار و تظاهرات پرداختند و در برابر حکومت طاغوت، حتی یک لحظه هم سرخم نکردند و آری نگفتند. هرگاه بیرق خونین حق خواهی و ستم ستیزی از دست رزمنده ای بر زمین می افتاد، دیگران مصمم تر از پیش ، قدم جلو نهاده و در برافراشتن آن بیرق، همت به خرج می داند…. تا بالاخره زنجیرها گسسته شد، ساعت فرا رسید و یکی از ” ایام الله” تحقق یافت و وعده راست الهی به وقوع پیوست و خورشید تابید…حنجره های داودی، در رهگذار باد، در چشم انداز آفتاب، در سایه سار ایمان، در موج خون، در شط جهاد و … سرود فجر حقیقت را سر داد.”22 بهمن” اوج این موج های خونین و متراکم و موج این شطهای خروشان بود که ” کلمه الله” برفراز زمان جای گرفت و خداوند، این ملت را یاری نمود و اینک 22 بهمن یاد آور آن روزهای خون و آتش و صحنه های نبرد در پادگان ها، لاشه تانک های سوخته و ویرانی مراکز نظامی است . ( روی ادامه مطلب کلیک نمایید)یاد آور روزی که فرعون در نیل غرق شد و آتش بر ابراهیم، گلستان گشت و عصای موسی اژدها شد و بنی اسرائیل، به سلامت از نیل گذشتند.و آن روز است که ایمان به جای زور نشست و خون، وطنمان را لاله زار کرد و یوم الله 22 بهمن را به وجود آورد.دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی، در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس میکردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب قیام کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند. معنویتی که از کلام امام جوشید ، به دلیل پایگاه فطری، آن دل های مردم آگاه جهان را فتح کرد و مانند رودی زلال ، پلیدی اندیشه های جهانخواران را از چهره ی تفکر زمانه شست. آنگاه مردم به خیابانها ریختند . دلها به یاری هم برخاستند و تن ها بر سجاده نشستند دست ها به دعا فرا رفت و باران رحمت الهی فرود آمد شاخه های آرزو جوانه زد ودرخت انقلاب ، گل داد.و زیباترین تیتر تاریخ ایران( امام آمد) بر صفحه اول روزنامه نشاند. دهه انقلاب آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید.برای پیشگیری از گسترش چنین وحدتی آمریکا همه توانش را برای سرنگونی درخت انقلاب به کار گرفت.از هیچ کوششی فرو گذار نکرد . حمایت از رژیم شاه،مسدود کردن دارایی ایران، همکاری با مخالفان انقلاب ، کودتا،جاسوسی، تحمیل جنگ ایران وعراق، تحریم سیاسی و اقتصادی …اینها تلاشهای خصمانه ای است که آمریکایها بر علیه ملت ودولت تدارک دیدند.آری ، اگر ولایت فقیه نبود ، هنوز شاه بود و ستمشاهی بود. اگر ولی فقیه نبود ، استقلال نبود وآزادی وجود نداشت. اگر آن عالم پیر نبود وعشق به ولایتش در دل ها نمی نشست ،حماسه هشت سال دفاع مقدس پدیدنمی آمد وباز هم بخشی از سرزمین ما در تصرف مهاجمان خونخوار باقی می ماند. پیر وجوان وکودک می دانند که این آسایش و آرامش را مدیون چه کسی هستند ؟ این رهایی از ظلمت و حرکت به سوی نور الهی را مدیون کدام آفتاب چه کسی هستند؟
روحش شاد و یادش در قلب ها جاویدان باد. آمین رب العالمین
جاویدان ایران عزیز ما به لاله ی در خون خفته. شهید دست از جان شسته قسم به فریاد آخر. به اشک قلتان مادر که راه ما. باشد آن. راه تو . ای شهید که را ه ما باشد آن راه تو ای شهید. همه به پیش. همه به پیش. به یک صدا. “جاویدان ایرانه عزیز ما” قسم به اسم آزادی. به لحظه ای که جان دادی به قلب از هم پاشیده. شهیده در خون قلتیده که راه ما. باشد آن. راه تو. ای شهید که را ه ما باشد آن راه تو ای شهید همه به پیش. همه به پیش. به یک صدا. “جاویدان ایرانه عزیزه ما
هجرت به قـم, تحصیل دروس تکمیلى وتدریس علوم اسلامى
اندکـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد. که مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تکمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى, و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سـیـد عـلى یثربى کاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالکریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .
پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیچـه رسـیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـیـم حـوزه عـلمـیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان, امام خمینـى به عـنـوان یـکـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـدیه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى, و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که بـراى نخـستـیـن بار .مبانـى نظرى حکـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود .
امـام خمینـى در سنگـر مبـارزه و قیــام
روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربـیت و محیط خانـوادگى و شرایط سـیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـیـر تکاملى آن به مـوازات تکـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشکـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ایالـتى و ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قـیام و روحـانیـت ایـفاى نقـش کنـد و بـدیـن تـرتـیـب قـیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى واحد امام خمـیـنى و اسلامـى بـودن انگـیـزه ها, و شعارها و هدفهـاى قیام, سرآغـازى شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران که بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى شـد امام خمـیـنـى خاطـره خـویـش از جنـگ بیـن المـلل اول را در حالیکه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین یاد مـى کند : مـن هـر دو جـنـگ بـیـن المللـى را یادم هست ... مـن کـوچـک بـودم لکـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مرکزى که ما داشـتـیـم در خـمـیـن, مـن آنجا آنهـا را مى دیـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایى دیگر با یاد آورى اسامى بـرخى از خوانیـن واشـرار سـتمگر که در پناه حکـومت مـرکـزى بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم مى پرداختند مى فـرماید : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـودیـم, مـورد هـجـوم رجـبعلـیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالى که تـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ایـن سنگـرهایى که بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها مى خـواسـتند هجـوم کـنند و غـارت کـنند, آنجا مى رفـتـیــم سنگرها را سرکشـى مى کردیـم کـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى که بنابر گـواهـى اسـناد و مدارک تاریخـى و غـیر قابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد کـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودى حکـومت مـلوک الطـوایـفـى خـوانیـن و اشـرار پـارکنـده را محمـدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان دیکتاتـورى پدید آورد که در سایـه آن هـزار فامـیـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ایـران حاکـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهایى عهـده دار نقـش سابق خوانین و اشرار گردید .
در چنینـى شرایطـى روحانیت ایران که پـس از وقایع نهـضـت مشروطیت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگلیسى از یکـسو و دشمـنیهاى غرب باختگان روشنفـکر مـآب از سـوى دیگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش بـه تکاپـو افـتاد. آیه الـلـه العظمى حاج شیخ عـبدالـکریـم حایرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراک به ایـن شهـر هجرت کرد واندکـى پـس از آن امـام خـمیـنى که با بـهـره گیرى از استعداد فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ک با سـرعـت طى کرده بود به قـم هجرت کـرد و عملا در تـحکیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشارکـتى فعال داشت.
زمان چندانـى نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.
پـس از رحلت آیـه اللـه العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید مى کرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمـیـه قـم را آیات عـظـام :
سید محمد حجت, سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان, شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بـود کـه مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مـرحوم حایرى و حفـظ کیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیـه الـلـه حایرى و از جمله امام خـمـیـنـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطـیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش کرد.
امام خمینـى که با دقـت شـرایط سیاسـى جامعه و وضعـیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر کتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درک محضر بزرگانى همچون آیـه الـلـه مـدرس تکـمیل مى کرد دریافـته بـود که تـنها نقـطـه امـیـد بـه رهـایـى و نجات از شـرایط ذلت بارى که پـس از شکست مشروطیت و بخصـوص پـس از روى کار آوردن رضا خان پدید آمده است, بیدارى حوزه هاى عـلمـیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانیت مـى بـاشـد.
امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـکارى آیـه الـلـه مـرتضـى حایـرى تهـیـه کرد و بـه آیـه الـلـه بـروجردى ( ره) پـیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت .
اما رژیـم در محاسباتـش اشـتـبـاه کرده بـود. لایحه انجـمـنـهاى ایالتى و ولایتى کـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن, سوگـند به قرآن کریـم و مرد بـودن انـتخاب کـنـنـدگان و کاندیـداها تغییر مـى یافت در 16 مهـر 1341 ه - ش به تصـویب کـابـیـنـه امیـر اسـد الـلـه علـم رسیـد. آزادى انتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگـه داشـتـن هـدفـهاى دیگر بـود.
حذف و تغییر دو شـرط نخـست دقـیـقا بـه منظور قانـونـى کـردن حضـور عناصر بهایـى در مصـادر کـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانکه قـبـلا نـیـز اشاره شد پـشتـیـبـانى شـاه از رژیـم صهـیـونیـستـى در تـوسعه مناسبات ایران و اسرائـیل شرط حمایـتهاى آمـریـکـا از شـاه بـود. نـفـوذ پـیـروان مـسـلک استعـمـارى بهـائـیت در قـواى سه گانه ایران ایـن شرط را تحقق مـى بخشید. امام خمـیـنـى به هـمراه عـلماى بزرگ قـم و تهـران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مـزبور پـس از تبادل نـظـر دسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدند .
نقـش حضرت امام در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژیـم شـاه و گوشـزد کـردن رسالت خطیر علما و حـوزه هاى علمـیـه در ایـن شـرایـط بـسیـار مـوثـر وکارساز بـود. تلگرافـهـا و نامـه هـا سرگـشـاده اعـتـراض آمـیز علما به شاه و اسـد الـلـه علـم مـوجى از حـمایـت را در اقـشار مخـتلف مردم برانگیخت. لحـن تلگرافـهـاى امام خمـیـنـى به شاه و نخست وزیر تند و هشـدار دهنده بود. در یکـى از ایـن تلگرافها آمده بـود :
اینجانب مجددا به شما نصیحت مى کنـم که بـه اطاعت خـداوند مـتعـال و قانـون اساسـى گردن نهید واز عواقب وخـیـمـه تخلف از قـرآن و احـکام علماى ملت و زعماى مسلمیـن و تخـلف از قانـون اساس بـترسید وعـمـدا و بـدون مـوجب مـمـلکت را به خطـر نـیـنـدازید و الا علماى اسلام درباره شمـا از اظهار عقیـده خـوددارى نخـواهنـد کـرد .
بدیـن ترتـیـب ماجراى انجـمنهاى ایـالـتى و ولایـتـى تجربـه اى پیروز و گرانقدر براى ملت ایران بـویژه از آنجهـت بـود کـه طى آن ویـژگـیـهـاى شخصیتـى را شناخـتـنـد که از هر جهـت براى رهـبـرى امت اسلام شایسته بـود. باو جـود شکست شـاه در ماجـراى انجـمـنها, فـشـار آمریکـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه یافت. شـاه در دیـماه 1341 هجـرى شمسى اصـول ششگانه اصلاحات خویـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمینى بار دیگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جویى دوباره فراخواند .
با پیشنهاد امام خمینى عـیـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامـیه حضـرت امام از انـقـلاب سـفـیـد شاه بـه انقـلاب سـیـاه تعـبـیـر و هـمـسـویـى شـاه بـا اهـداف آمریکا و اسرائیل افـشا شده بود . از سـوى دیگـر, شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ایـران بـراى انجام اصلاحات آمـریکا به مـقامات واشـنگـتـن اطـمـیـنان داده بـود و نام اصـلاحات را انقـلاب سـفـیـد نهاده بـود. مخالـفت عـلما براى وى بسیار گران مىآمد .
امام خمـیـنى در اجـتماع مردم, بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنایات و هـمـپـیـمان بـا اسـرائـیـل یاد مـى کـرد و مـردم را بـه قـیام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـروردیـن 1342 شدیـدا از سـکـوت عـلماى قـم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیـم انـتـقـاد کرد و فـرمـود : امـروز سکـوت هـمـراهى بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد ( 13 فروردیـن 42 ) اعلامـیـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى یعنى غارتگرى منـتـشر ساخت .
راز تاءثیر شگـفت پـیـام امام و کـلام امـام در روان مخاطـبـیـنـش که تا مرز جانـبازى پیـش مـى رفت را بایـد در هـمـیـن اصـالت انـدیشه, صلابت راى و صـداقت بـى شـائبه اش بـا مـردم جستجـو کـرد .
سال 1342 با تحریـم مراسـم عـیـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـومیـن فیضیه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـریکـا اصـرار مـى ورزیـد و امام خـمـیـنى بر آگاه کردن مردم و قـیـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاى آمـریکـا و خیـانـتهاى شاه پـافـشـارى داشـت. در چهـارده فروردیـن 1342 آیـه الله العظمـى حکیـم از نجف طـى تلگـرافـهـایى بـه علما و مراجع ایران خـواستار آن شد کـه همگـى به طـور دسـتـه جمـعى به نجف هجرت کنند. این پیشنهاد براى حفـظ جان عـلما و کیان حـوزه ها مطرح شده بود .
حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ایـن تهـدیـدها, پاسخ تلگـراف آیـه الـلـه العـظـمى حکیـم را ارسال نمـوده و در آن تاکیـد کرده بـود کـه هـجـرت دسـتـه جمـعى علما و خالـى کـردن حـوزه علمیه قـم به مصلحت نیست .
امام خمیـنـى در پیامـى( بـه تایخ 12 / 2 / 1342 ) بـمناسـبـت چهـلـم فاجعـه فـیـضـیـه بـر همـراهـى عـلما و مـلت ایران در رویارویـى سـران ممـالک اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرائیل غاصب تـاکید ورزید وپیمانهاى شـاه و اسـرائیل را محکـوم کرد .