جنسش همان شمدی است که بابا تابستان ها رویش می اندازد، دو طرف آن را دوخته اند، بالایش را به اندازه ای که سر داخل برود سوراخ کرده اند و اسمش را گذاشته اند مانتوی تابستانی، به اندازه شمد خنک است و البته به همان اندازه نازک.
تابستان که می آید میوه های فصل متنوع می شود، مسافرت ها متنوع می شود و لباس ها هم، رنگ و روی تازه ای به خود می گیرند، پالتوها و چکمه های پوشیده زمستانی جای خود را به مانتوهای نازک و کوتاه تابستانی می دهند کفش ها هم می شود لا انگشتی و همه و همه بخاطر این است که هوا چند درجه ای گرم شده است.
بحث داغ حجاب در فصل گرم سال زنانه و مردانه ندارد، در هم است، همانطور که گرمای هوا چادر را از سر بعضی خانم ها برمی دارد و مانتوهای نازک و رنگ روشن تنشان می کند، لباس های مردانه را هم تحت تاثیر قرار می دهد، دکمه های باز پیراهن های تنگ و کوتاهی که بر تن برخی پسرهاست گواه این ادعاست.
پدیده بدحجابی سالها است گریبان جامعه اسلامی را گرفته و آغاز گرمای هوا فرصت عرض اندام بیشتر بدحجابان برای دهن کجی به قانون و عرف جامعه است؛ متاسفانه در سال های اخیر طرح های مقطعی مبارزه با بدحجابی نیز نتوانسته فرهنگ سازی مناسبی برای حذف این آسیب اجتماعی داشته باشد.
شاید بتوان گفت نظارت اندک بر نحوه عرضه پوشاک تابستانه اولین حلقه از زنجیر بدحجابی در جامعه است.
"اشکان الف" فروشنده پوشاک است، در بوتیک وی انواع روسری، مانتو و تی شرت های تابستانی عرضه شده، بیشتر روسری های عرضه شده اندازه هد بندی است که به قول بچه ها فقط گل سر دخترها را می پوشاند، مانتوهای کوتاه، چاک دار و با پارچه های بدن نما باعث شد مادر دو دختر جوانی که به بوتیک اشکان مراجعه کرده بود از خرید پشیمان شود و هنگامی که از فروشنده خواستم چند تی شرت پسرانه نشانم دهد گفت: می خواهید مثل همین باشد که تن من است؟ لباسی که بر تن اشکان بود آنقدر تنگ و کوتاه بود که به سختی به روی شلوارش می رسید.